استاد دکتر خسرو فرشیدورد متولد 1308 در ملایر بود و پس از اخذ مدرک دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. این استاد زبان و ادبیات فارسی نزدیک به 20 عنوان کتاب در زمان حیات خود چاپ و منتشر کرد که در سه حوزه قابل مطالعه است.
دکتر فرشید ورد به زبان و شعر فارسی عشق و غیرت فراوان داشت. این شعر قدیمی که از مشهورترین سرودههای استاد نیز هست، به خوبی محبت خالصانه او به ایران و فرهنگ این سرزمین را نشان میدهد:
این خانه قشنگ است ولی خانة من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن کشور نو، آن وطـن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیـزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافة آهوی ختن نیست
آوارهام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانة من نیست
آوارگی وخانه به دوشی چه بلایی است
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بیشبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بوَد دامنة آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانة من نیست
یادش گرامی باد
نظرات شما عزیزان: